در ابتدا برای روشن شدن موضوع خروج در وضعیت سیاسی ایران به مصادیقی از باب خروج اشاره و سپس به نتیجه گیری می پردازیم.
خروج از برجام:
آمریکا با این توافق بین المللی (برجام) به اهداف خود که همان مسدود کردن راه پیشرفت علم و دانش هسته ای ایران و تخریب صنعت و زیر ساخت های لازم در این زمینه رسیده است، دیگر ماندن در برجام را به نفع خود نمی بیند و در پی زیاده خواهی های خود از جمله افزایش مجدودیت 10 ساله ایران در استفاده از سانتریفیوژهای جدید، محدودیت و توقف برنامه های موشکی ایران بر می آید. آمریکا برای وادار ساختن ایران به خواسته های خود با نادیده گرفتن این توافق جهانی و بین المللی از برجام که برگ زرین و افتخار دولت روحانی است، خارج می شود.
خروج اصلاح طلبان:
اصلاح طلبان با روی کار آمدن دولت یازدهم و دوازدهم منتظر تغییر فضای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی کشور با توجه به میل و در راستای اهداف سیاسی خود بودند لکن علی رغم وعدههای انتخاباتی در این خصوص، هیچ دستاوردی را کسب ننموده، و از رفع حصر نیز بکلی ناامید شده اند بنابراین بعضا با عباراتی چون « پشیمانیم » و «عبور از روحانی » پروژه ی خروج از ناحیه آنان نقل شده است.
خروج هنرمندان:
بازیگران عرصه سینما نیز که سابقا با حضور در کمپ های انتخاباتی دولت به حمایت از وی پرداخته بودند حال در خصوص مسائلی از جمله «افزایش عوارض خروج از کشور» و «بالا رفتن نرخ ارز» نسبت به دولت واکنش نشان می دهند و اخیرا نیز تعدادی از آنان با انتشار تصاویری از کارت دعوت رسمی ضیافت افطاری رئیسجمهور در صفحات شخصی خود اعلام نموده اند که در این افطاری شرکت نخواهند کرد و این دعوت را با هشتگ « ما به افطاری نخواهیم رفت » رد کرده اند.
سلبریتیها علت تحریم ضیافت افطار ریاست جمهوری را اغلب مسائل اقتصادی و معیشتی، فقر و تنگدستی، بیکاری مردم و خانه نشینی اهالی سینما بیان کرده اند. عده ای نیز پا را فراتر نهاده و به سهم خواهی سیاسی پرداخته اند: آزادی فعالان حقوق بشر و زندانی سیاسی، غم هجران اسطوره های هنر در غربت مانند آقای بهروز وثوقی، آزادی بیان و حذف فیلترینگ و سانسور ، آزادی زنان و حضور در ورزشگاهها و شنیدن صدای شجریان را کمال اندیشه ی والای خود داسنته اند.
نتیجه گیری:
آنچه از مشاهده وضعیت خروج که منحصر در موارد بالا تنها نیز نمی باشد و چه بسا خروج کارگران، رانندگان، سندیکاها و سایر اقشار و اصناف را در مواردی بتوان به آن اضافه کرد، بدست می آید این است که دولت باید با تکیه بر توان داخلی و سرمایه گذاری در آن، وضعیت اقتصادی کشور را تقویت نماید و با قطع کردن نگاه خود به بیرون از مرزها و جناح بندی ها و افراد خودباخته ای که منتظر فرصتی هستند تا به مطامع و خواسته های دیکته شده ی دیگران برسند، بار دیگر روحیه امید را به جامعه برگرداند و در فرصت باقی به جبران مافات بپردازد.