شوق ریاست ایرانیان این بار هم گل کرد و عده ی زیادی خود را به درب های خیلی باز ستاد انتخابات وزارت کشور رساندند و به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری تفسیر جدیدی از رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن ارائه دادند!
گرفتن عکس سلفی، مصاحبه ی مجانی و بودن در کانون پوشش رسانه ای را می توان پذیرائی ویژه ی این کارنوال انتخاباتی دانست. ارائه تنها اصل شناسنامه، بدون سپردن قبض یا پرداخت هزینه و همچنین محدودیت سنی از ویژگی های دیگر ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری بود!
برخی افراد هم خانوادگی ( پدر و مادر به همراه فرزند کوچک ) برای ثبت نام ریاست جمهوری آمده بودند و به دنبال تعویض کلید قفل اقتصادی کشور می گشتند. شاید هم با یک حساب سر انگشتی به این نتیجه رسیده بودند که اگر ریاست جمهوری در ایران هشت ساله باشد و میانگین طول عمر هر ایرانی 75 سال باشد، در این صورت فرزندان آنان کمتر از ده رئیس جمهور را در تمام طول عمر خود تجربه خواهند کرد، لکن در صورتی که ریاست جمهوری چهارساله باشد چیزی قریب به بیست رئیس جمهور با دیدگاه های مختلف را مشاهده خواهند نمود.
بهر حال هرچند داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری آنقدر آمدند تا اینکه به ۱۶۳۶ نفر رسیدند! اما در این میان عده ی کمی نیز به جا و با توجه به توانایی، تجربه و احساس وظیفه ظاهر شدند. در نهایت شورای نگهبان خیال همه را راحت کرد و از میان خیل عظیم ثبت نام کنندگان، اسامی ۶ کاندیدای نهایی انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ایران را اعلام نمود که در بیت زیر بصورت طنز مورد اشاره قرار می دهیم:
جهانگیرم که روحانی کنم هاشم طبا را
رئیسم، قالی می بافم سلیم مصطفی را